-
طلوع
جمعه 2 تیر 1391 12:17
تکیده و خشک بودم پاهایم تا زانو در خاک خفته بود به ناگاه آسمان غرشی کرد و مرا غسل کشید کم کم جوانه زدم تو طلوع کردی با هر طلوع و غروب تو من رشد کردم حال درختی بارورم آماده در انتظار تو زینب.ش / 25 فروردین 1388
-
تقدیم به بهترین بهار زندگیم
شنبه 19 آذر 1390 12:12
-
عشق کهن
شنبه 30 مهر 1390 16:30
در وصف این تصویر نتوان نوشت...
-
پاییز (اشعار خودم)
چهارشنبه 27 مهر 1390 18:57
چه بگویم از تو که گرفتی از من همه ی زندگیم را همراه نسیم بهاری تو وزیدی بر من و چون پاییز زردم کردی، خشکم زرد سکوت کردم، چون تو بهارم بودی حال تو نیستی و من حتی برگ های خشکیده ام را هم ندارم زینب ش. / 03-07-1388/ ساعت 22:16
-
برف (اشعار خودم)
سهشنبه 19 مهر 1390 12:45
برف به سپیدی ملحفه های روی بند و به سبکی دل من آن هنگام که می زند به سوی تو پر ________________________________________________ آرام بگیر ای دل دیگر او در بَرَت نیست دیگر خیالت در سَرش نیست تو ماندی و غم نبودن او حقا که زندگی لایقت نیست. زینب .ش - 1388/07/03
-
زیباترین دختران زیر هفت سال دنیا! (عکس)
یکشنبه 17 مهر 1390 12:11
زیباترین دختران زیر هفت سال دنیا! برای دیدن سایر تصاویر، روی ادامه مطلب کلیک کنید
-
تجسم... (اشعار خودم)
جمعه 15 مهر 1390 18:21
به نام خدا تو را تو ذهنم مجسم می کنم می خوام تو رویات غرق شم ولی تو از من دوری، مثل شکوفه های سیب روی نوک درخت کاش می تونستم با یه نردبون بیام و ... ... بچینمت